#پیتر_دراکر 2 پست

2
یکی از جامع‌ترین تعاریف
#کارآفرینی که در دانشکده‌ی بازرگانی #هاروارد مورد استفاده قرار می‌گیرد، توسط هوارد استیونسن (Howard Stevenson) مطرح شده است. تعریف کارآفرینی از دیدگاه #استیونسن چنین است:
📌کارآفرینی پیگیری #فرصت هایی است که فراتر از #منابع در دسترس وجود دارند.📌

#شومپیتر (ملقب به #پدر_کارآفرینی) در سال ۱۹۲۸ تعریف #کارآفرینی را به صورت زیر مطرح کرده است:
🔍عصاره کارآفرینی در #درک و# بهره_برداری از فرصت‌هاست.🔎
البته شومپیتر به تدریج در سیاست هم ورود پیدا کرد و بعد از آن، تعریف‌های بعدی‌اش کمی جنبه‌ی کلان‌تر به خود گرفت. به عنوان مثال تأکید می‌کرد که کارآفرینان کسانی هستند که اقتصاد و سازمان‌ها را زنده می‌کنند. نگاه #شومپیتر به کارآفرینی صرفاً در این تعریف خلاصه نمی‌شد. او ابعاد کارآفرینی را فراتر از مفهومِ #فرصت_جویی و #فرصت_پروری می‌دید. شومپیتر به رابطه بین #کارآفرینی و #نوآوری توجه ویژه داشت. او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت:
1. معرفی یک کالای جدید
2. به‌کارگیری یک شیوه‌ی جدید برای تولید یک محصول قدیمی
3. ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
4. کشف و به‌کار گیری یک منبع جدید برای تأمین مواد اولیه
5. ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود

او چنان دقیق به ویژگی‌های کارآفرینان و شیوه‌های عملکرد آن‌ها می‌پردازد که امروزه در نوشته‌های آکادمیک، گاهی به جای اصطلاح تعریف کارآفرینی توسط شومپیتر از اصطلاح کلی‌ترِ #کارآفرین_شومپیتری استفاده می‌کنند تا تمام آنچه او مد نظر داشته حفظ شود و از قلم نیفتد

و در نهایت، #پیتر_دراکر ( #پدر_علم_مدیریت) تعریف #کارآفرینی را اینگونه بیان می‌کند:
📍کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می‌کند، کارآفرین ارزش ها را تغییر می‌دهد و آن‌ها را دچار تحول می‌نماید و به سمت بهتر شدن هدایت می‌کند.📍

#کارآفرینی #مدیریت #تعریف #مبانی


🔳⭕️بازنگری از دیدگاه پیتر دراکر

🔴در قرن بيست و يكم به گفته پيتر دراكر لازم است مفروضاتی كه به عنوان واقعيت مورد توجه قرار می‌گيرند را مورد بازنگری قرار داد. برخی از اين مفروضات امروزه به شدت در حوزه‌های مديريتی به چالش كشيده شده‌اند، به گونه‌ای كه به نظر می‌رسد آن‌ها می‌توانند به عنوان چالش‌های زمينه‌ساز توسعه مديريت در اوايل قرن بيست و يكم مد نظر قرار گيرند. اين چالش‌ها عبارت‌ند از:

1⃣ مدیريت، يعنی مديريت بازرگانی
2⃣ تنها يک نوع ساختار سازمانی درست وجود دارد و يا بايد وجود داشته باشد.
3⃣ تنها يک راه درست برای اداره كردن انسان‌ها وجود دارد و يا بايد وجود داشته باشد.
4⃣ فن‌آوری‌ها ، بازارها و كاربران نهايی فرآورده‌ها، ثابت و مشخص هستند.
5⃣ قلمرو مديريت از ديد حقوقی و قانونی تعريف شده و روشن است.
6⃣ حوزه فعاليت مديريت، درون سازمانی است.
7⃣ محيط كار و زندگی شركت‌ها و مديريت همان حوزه اقتصاد ملی و مرزهای يک كشور است.

امروزه مديريت در عرصه‌های مختلف دانش، توانش و كنش‌های انسانی نفوذ نموده و از تنوع گسترده‌ای برخوردار شده است؛ تا جايی كه مثلا در حوزه آموزش و پرورش صحبت از «مديريت كلاس درس» نيز به ميان می‌آيد.

تئوری‌های متعدد مطرح شده در حوزه رفتار سازمانی به وضوح نشان داده‌اند كه برای اداره كردن افراد راه‌های گوناگونی وجود دارد. عرصه فعاليت‌های سازمانی به شدت متغير است و امروزه تنها چيزی كه در سازمان ثابت تلقی می‌شود موضوع ناگزيری سازمان‌ها از تغيير می‌باشد.

همچنين قلمرو مديريت، امروزه از ابهام فراوان و شايد رو به تزايدی برخوردار است. سازمان‌ها به عنوان سيستم اجتماعی در رديف بازترين نوع سيستم‌ها قرار می‌گيرند و سازمان‌ها از تمامی اتفاقات و رويدادهايی كه در حوزه‌های محلی، ملی و بين‌المللی روی می‌دهد تاثير می‌پذيرند.

علاوه بر موارد فوق پارادايم‌های متعددی امروزه در حوزه علوم مديريت مطرح شده كه برخی از آن‌ها را به شرح زير می‌توان فهرست نمود:
از مديريت به رهبری
از موانع به فرصت‌ها
از دستوردهی به مشاركت
از كنترل به آماده‌سازی
از انگيزش به خود مسووليتی
از سلسله مراتب به شبكه
از حفظ و نگهداری اطلاعات و قدرت به تسهيم دانش و قدرت
از كنترل كيفيت به بهسازی مستمر

#کتابخانه
#چالش‌های_مديريت_در_سده_21
#پیتر_دراکر