#MBC1004 5 پست

قسمت پایانی
فیزیولوژی، فاکتور رشد
#MBC1004
MBC: Molecular Biology of Cancer
VEGF، رگ زایی و بیماری های چشمی

فاکتورVEGF یک عامل حیاتی برای شروع و انتشار رشد غیرطبیعی عروق خونی شبکیه (نوواسکولاریزاسیون) است، همانطور که در رتینوپاتی دیابتی و دژنراسیون ماکولا وابسته به سن رخ می دهد. دژنراسیون ماکولا وابسته به سن شایع ترین علت از دست دادن بینایی در افراد 65 سال و بالاتر است. ماکولا ناحیه کوچکی در نزدیکی مرکز شبکیه است و مسئول دید دقیق است
کمبود اکسیژن به شبکیه می‌تواند باعث ترشحVEGF شود که سپس باعث رشد مویرگ‌های خونی جدید شبکیه (رگ‌زایی) می‌شود. داروهایی که VEGF را مسدود می کنند می توانند در توقف برخی از اشکال دژنراسیون ماکولا و رتینوپاتی دیابتی موثر باشند. یکی از این داروها، رانیبیزوماب، می تواند مستقیماً به شبکیه چشم تزریق شود. "mab" در "ranibizumab" نشان می دهد که دارو از یک آنتی بادی مونوکلونال است

اهمیت بالینی
فاکتورهای رشد هم در فرآیندهای فیزیولوژیکی طبیعی مانند بهبود زخم و هم در فرآیندهای غیرطبیعی مانند سرطان و رتینوپاتی دیابتی مهم هستند. رتینوپاتی دیابتی می تواند از رشد غیرطبیعی رگ های خونی شبکیه ناشی شود و یکی از دلایل اصلی کوری است. جهش در کینازها و فسفاتازها در سلول های سرطانی شایع است. برخی از داروهای سرطان مانع از عملکرد فاکتورهای رشد می شوند

پایان

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/books/NBK442024/


قسمت چهارم
#MBC1004
MBC:Molecular Biology of Cancer
فیزیولوژی، فاکتور رشد
توسعه
فاکتورهای رشد و سرطان
تغییرات ژنتیکی در مسیرهای انتقال سیگنال به بسیاری از فنوتیپ های سرطان مانند افزایش رشد سلولی، تحرک سلولی و رگزایی کمک می کند. یکی از مسیرهای کلیدی که با اتصال فاکتور رشد [به عنوان مثال، EGF یا فاکتور رشد شبه انسولین 1 یا IGF-1 ) به یک گیرنده سطحی فعال می شود، مسیر PI3K/AKT است. هنگامی که توسط گیرنده سطحی فعال می شود، فسفاتیدیل 4،5-بیس فسفات 3- کیناز (PI3K) می تواند AKT را که یک پروتئین کیناز اختصاصی سرین/ترئونین است، فسفریله و فعال کند. هنگامی که توسط ATK فعال می شود، به نوبه خود، بقای سلولی، تحرک سلولی، رگزایی را افزایش می دهد و همچنین آپوپتوز را مهار می کند. آپوپتوز مرگ برنامه ریزی شده سلولی است. بسیاری از سلول های سرطانی در برابر آپوپتوز مقاومت نشان می دهند و به این سلول ها مزیت بقا می دهند. بسیاری از فرآیندهای فعال شده توسط AKT به سرطان کمک می کنند. بنابراین، تلاش قابل توجهی برای ایجاد عوامل شیمی درمانی که فعال شدن مسیر AKT را مسدود می کند، صورت گرفته است.

فاکتورهای رشد رگ زایی مهم در سرطان عبارتند از فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و فاکتور رشد اپیدرمی (EGF) که هر دو پروتئین هستند. رشد تومور بسیار وابسته به رشد رگ های خونی جدید است و مسدود کردن این فرآیند می تواند سلول های تومور را از بین ببرد

ادامه دارد...

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/books/NBK442024/


قسمت سوم
#MBC1004
MBC: Molecular Biology of Cancer
فیزیولوژی، فاکتور رشد
سطح سلولی
عوامل بهبود زخم و رشد
بهبود زخم یک فرآیند طبیعی، چند مرحله ای و فیزیولوژیکی است و پس از جراحی اهمیت آشکاری دارد. عوامل رشد نقش مهمی در هر سه مرحله بهبود زخم دارند: (1)مرحله التهابی، (2) مرحله تکثیر و (3) مرحله بازسازی. پلاکت ها نوع سلولی اصلی برای فاز التهابی هستند زیرا فاکتور رشد مشتق از پلاکت (PDGF) و TGF-beta را آزاد می کنند که هر دو فاکتورهای رشدی هستند که ماکروفاژها و نوتروفیل ها را جذب می کنند. نوتروفیل ها گلبول های سفید خون هستند که می توانند باکتری ها را از بین ببرند و در نتیجه از سپسیس در محل زخم جلوگیری کنند. ماکروفاژها فاکتورهای رشدی ترشح می‌کنند که هم فیبروبلاست‌ها را جذب می‌کنند و هم در مرحله دوم بهبود زخم، مرحله تکثیر، نقش کلیدی دارند. TGF-beta نیز توسط ماکروفاژها ترشح می شود و در فیبروز زخم نقش دارد. هم ماکروفاژها و هم سلول های اندوتلیال می توانند VEGF ترشح کنند و این فاکتور رشد باعث رگ زایی (رشد رگ های خونی جدید) می شود. ماکروفاژها همچنین فاکتور رشد اپیدرمی (EGF) ترشح می‌کنند و فیبروبلاست‌ها را برای ترشح کلاژناز تحریک می‌کند که در مرحله بازسازی ضروری است. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد ترکیب پیچیده و متغیر فاکتورهای رشدی که در طول بهبود زخم رخ می‌دهد، عملکرد ماکروفاژها را تعدیل می‌کند

ادامه دارد...

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/books/NBK442024/


قسمت دوم
#MBC1004
MBC:Molecular Biology of Cancer
فیزیولوژی، فاکتور رشد
مقدمه(قسمت دوم)
برخی از فاکتورهای رشد پپتیدهای کوچکی به نام سیتوکین هستند. در حالی که تمام سیتوکین ها بر مسیرهای انتقال سیگنال تأثیر می گذارند، تنها آن سیتوکین هایی که بر مسیرهای سیگنالینگ رشد/تمایز سلولی تأثیر می گذارند، فاکتورهای رشد در نظر گرفته می شوند. فاکتور محرک کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ (GM-CSF) نمونه ای از فاکتور رشد سیتوکین است زیرا باعث تولید گلبول های سفید توسط سلول های بنیادی می شود. نمونه هایی از فاکتورهای رشد پروتئین عبارتند از فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، فاکتور رشد اپیدرمی (EGF) و فاکتور رشد مشتق از پلاکت (PDGF). ویژگی فاکتور رشد برای انواع سلول های خاص با بیان گیرنده های سطح سلولی بسیار خاص قابل دستیابی است. به عنوان مثال، برخی از فاکتورهای رشد تنها بر روی سلول های خونساز که سلول های مشتق شده از مغز استخوان هستند، عمل می کنند.

برخی از عوامل رشد مانند هورمون‌های استروئیدی محلول در چربی، گیرنده سطحی ندارند و می‌توانند مستقیماً از غشای پلاسمایی سلول عبور کنند، به گیرنده‌های پروتئینی داخل سلولی یا گیرنده‌های هسته‌ای متصل شوند و سپس سیگنال رشد را منتقل کنند. غدد تمام هورمون ها را تولید کرده و به سیستم گردش خون ترشح می کنند. استروژن ها، آندروژن ها و پروژسترون ها نمونه هایی از هورمون های استروئیدی هستند که فاکتورهای رشد هستند. همه هورمون ها فاکتور رشد نیستند، فقط آنهایی که بر رشد/تمایز سلولی تأثیر می گذارند. حتی مولکول های کوچک ساده مانند اکسید نیتریک یا گونه های اکسیژن فعال (ROS) می توانند به عنوان عوامل رشد عمل کنند

ادامه دارد...

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/books/NBK442024/


قسمت اول
#MBC1004
MBC:Molecular Biology of Cancer
فیزیولوژی، فاکتور رشد
مقدمه(قسمت اول)
فاکتور رشد، یک مولکول فعال بیولوژیکی ترشح شده است که می تواند رشد سلول ها را تحت تاثیر قرار دهد. این تعریف گسترش یافته است تا شامل مولکول های ترشح شده ای شود که میتوز را ترویج یا مهار می کنند یا بر تمایز سلولی تأثیر می گذارند.
فاکتورهای رشد می توانند بر روی گیرنده های سطح سلولی خاصی عمل کنند که متعاقباً سیگنال های رشد خود را به سایر اجزای داخل سلولی منتقل می کنند و در نهایت منجر به تغییر بیان ژن می شوند. فرآیند کلی انتقال یک سیگنال مولکولی خارجی به سلول برای برانگیختن پاسخ سلولی، انتقال سیگنال نامیده می شود.
آبشارهای فسفوریلاسیون پروتئین نقش کلیدی در انتقال سیگنال های رشد دارند. آنزیم های دارای فعالیت کیناز یا فعالیت فسفاتاز در این فرآیند سیگنال دهی مهم هستند. کینازها یک گروه فسفات را روی یک پروتئین قرار می دهند و فسفاتازها یک گروه فسفات را از بین می برند.
بسیاری از فاکتورهای رشد پپتید/پروتئین هستند و این نوع فاکتور رشد معمولاً با میل ترکیبی بالایی به یک گیرنده سطحی خاص که یک پروتئین متصل به غشای پلاسما است، متصل می شود. پپتید به این صورت تعریف می شود که بین دو تا 50 باقی مانده اسید آمینه داشته باشد، در حالی که یک پروتئین دارای بیش از 50 باقی مانده اسید آمینه است. محل اتصال گیرنده برای فاکتورهای رشد پپتید/پروتئین در سطح غشای سلولی بیرونی، به عبارت دیگر، حوزه خارج سلولی است. اکثر گیرنده های سطح سلولی برای فاکتورهای رشد، فعالیت تیروزین کیناز را نشان می دهند، به این معنی که آنها یک گروه فسفات را روی یک باقی مانده پروتئین تیروزین پایین دست قرار می دهند. یک استثنا، گیرنده‌های سطحی خانواده سایتوکین‌های فاکتور رشد بتا (TGF-beta) است. هنگامی که با اتصال سیتوکین های TGF-بتا فعال می شود، این گیرنده می تواند پروتئین های پایین دست را روی باقی مانده های سرین و ترئونین فسفریله کند. "پایین دست" در اینجا به معنای رویدادی است که پس از اتصال TGF-بتا به گیرنده آن ایجاد می شود.
ادامه دارد....
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/books/NBK442024/