#دانشگاه_خیلی_خندیدیم
والا روزای اول دانشگاه نمیدونستیم که حراست دانشگاه کیه!!!
یه خانوم جوونی بود هی میرفت میومد یکی از رفقا گفت ببین داره نخ میده هی میره میاد!
والا از این رفقای خیر ندیده شیر شدیم یهو گفتم خسته نشی اینقد میری میای برسونمت یهو زیر چادر بیسم رو درآورد گفت بله.؟!!!!
ما همه دهنمون وا موند.
فاطمه سلطانی و Fateme Mohamadi وزهرا عباسی وحسن حسینعلی پور رو به چالش دعوت میکنم.