استارتاپ چیست؟ تاریخچه استارت آپ ها چیست؟
برای تعریف و درک اینکه استارتاپ چیست ، بحث در مورد چگونگی پیداش استارتاپ ها جذاب تر خواهد بود. اگر فکر کنیم استارتاپ به عنوان یک شرکت فناوری بسیار مقیاس پذیر با هدف رشد سریع است، می توانیم به دنبال اولین استارتاپ در تاریخ بگردیم. به عنوان مثال ، می توان شرکت ادیسون جنرال الکتریک (اکنون جنرال الکتریک) را به عنوان یکی از اولین شرکت های استارتاپی در نظر گرفت. رشد و مسیر دشوار پیروزی برای آن شرکت مشابه یک سفر معمول استارتاپی است. بسیاری از شرکت های دیگر مانند نوکیا، اپل، مایکروسافت و ... را می توان در همان روزهای آغازین به عنوان یک شرکت نوپا نیز تصور کرد. اما امروز تمام این شرکت ها دیگر استارتاپ نیستند و تبدیل به غول های فناوری دنیا شده اند.
ظهور دره سیلیکون (Silicon Valley )
استارت آپ ها اغلب با ظهور دره سیلیکون مرتبط هستند. این تمرکز شرکت فناوری در اطراف دانشگاه استنفورد از دهه 1970 تأثیر بسزایی در توسعه فناوری جهان داشته است. اصطلاح دره سیلیکون (Silicon Valley) اولین بار در سال 1971 در مجله ای به نام اخبار الکترونیک (Electronic News) ابداع شد ، زمانی که این واژه عمدتا به شرکت های منطقه تولید کننده نیمه رساناها (که ماده اصلی آنها سیلیکون بود) اشاره داشت. در دهه 1980 ، اصطلاح دره سیلیکون برای اشاره به کل منطقه پالو آلتو ، کوپرتینو ، سانیوال و کوهستان ویو ، و غیره استفاده شد.
حباب دات کام استارتاپ ها چیست؟
اینطور که مشخص است ظهور استارتاپ ها با حباب dot com ارتباط زیادی دارد . حباب دات کام ( که "حباب فناوری" ، "حباب اینترنت" ، "سقوط dot-com" و یا "حباب فناوری اطلاعات" نیز شناخته می شود) حباب بلندپروازانه ای بود که در اواخر دهه 90 و اوایل دهه 2000 میلادی اتفاق افتاد. دلیل این نامگذاری این واقعیت بود که این دوره با تاسیس شرکتهای جدید مبتنی بر اینترنت ، اغلب به عنوان "dot-coms" نامیده می شود ، و در نتیجه با رشد بسیار سریع ارزش سهام آنها در بورس همراه شده بود.
به دلیل این افزایش چشمگیر ، بسیاری از سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در شرکت های زیادی دعوت شدند. شرکتهای جدید با عرضه اولیه سهام خود شروع به ظهور و عرضه عمومی سهام می کنند (IPO) . قیمت سهام آنها لحظه ای افزایش می یابد و سرمایه گذاران بیشتری را به خود جلب می کند ، که سرمایه گذاری جسورانه آنها باعث تشویق شرکت های بیشتری به نوبه خود می شود. این رونق به قدری زیاد بود که در برخی موارد ، برای این شرکتها امکان افزایش قیمت سهام خود به سادگی با افزودن پیشوند "e-" - یا پسوند ".com" به نام آنها وجود داشت. در این دوره استارتاپ های موفق زیادی با همین روش موفق به جذب سرمایه و رشد کردند اما بسیاری دیگر نیز با شکست های جدی مواجه شدند.
اولین استارت آپ ها
اگرچه پیوند ظهور استارتاپ ها به طور کلی با حباب dot-com اشتباه خواهد بود و اگرچه دوران حباب dot-com زمانی است که اصطلاح "استارتاپ" به این محبوبیت رسیده است، اما اولین استارت آپ ها - اولین استارت آپ های واقعی - بسیار قدیمی تر هستند و قدمت آنها به دوران پس از رکود بزرگ در دهه 1920/1930 میلادی برمی گردد و برخی دیگر حتی به زمان های قبل از آن نیز میرسد.
اگرچه نمی توان گفت آغاز دقیق "دوره استارتاپ ها" از کجاست ، اما میتوان این شروع را به ظهور اقتصاد سیلیکون ولی نسبت داد. بنابراین ، می توان فرض کرد که اولین شرکت های نوپا شرکت های سیلیکون ولی هستند ، به عنوان مثال ، International Business Machines (معروف به IBM.) IBM در سال 1911 تاسیس شد. از آن زمان ، این شرکت به یکی از بزرگترین شرکت های سازنده سخت افزار ، میان افزار و نرم افزار در جهان تبدیل شده است. حتی اگر IBM اولین استارتاپ واقعی نباشد خوب است که آن را از اولین موارد در نظر بگیرید.
اپل یک مثال عالی دیگر است و همچنین می توان به مایکروسافت اشاره کرد. حتی مثال بهتر گوگل است ، که ظهور یک بازار کامل را برای تمام شرکتهای ارائه کننده سئو در حال حاضر شکوفا کرده است. گوگل در سال 1998 تاسیس شد و اساس موتور جستجوی معروف آن در سال 1997 ایجاد شد.
اما واقعا تعریف استارتاپ چیست؟!
شرکت استارتاپی را میتوان کسب وکاری جوان یا نوپا که توسط یک یا چند کارآفرین جاه طلب تاسیس شده است تا یک محصول یا خدمات منحصر به فرد تولید کند و آن را به بازار عرضه کند. با توجه به ماهیت آن ، استارت آپ معمولا با بودجه اولیه از بنیان گذاران یا دوستان و خانواده های آنها تامین و اجرا میشود.
اریک ریز استارتاپ را یک موسسه انسانی که برای ارائه محصول یا خدمات جدید تحت شرایط عدم اطمینان شدید طراحی شده است، تعریف میکند.
مشخصات شرکت های استارتاپی چیست؟
اگرچه دلیل وجودی استارتاپ ها موقعیت ها و شرایط گوناگون است ، اما آنها دارای برخی ویژگی های مشترک هستند. که به شرح زیر است:
رشد سریع در استارتاپ ها
شرکت های نوپا قصد ماندن در یک مکان و دستیابی به وضعیت خاصی را ندارند در یک جلمه؛ استارتاپ های برای خود سقفی نمیبینند. آنها قصد دارند تجارت خود را ادامه دهند و مدام بزرگتر شوند. رشد آنها اغلب سریع و مداوم است. این یکی از همان چیزهایی است که یک استارت آپ را از سایر کسب وکارها متمایز می کند.
رشد استارتاپ ها می تواند به بازارهای مختلف گسترش یابد و فراتر از مرزهای جغرافیایی و تجارتی باشد و یا حتی در غالب خریداری شرکت های کوچک دیگر نیز انجام شود.
نوآوری و خلاقیت در استارت اپ ها
پایه و اساس یک شرکت استارتاپی نوآوری و خلاقیت است. این بدان معنا نیست که خلاقیت پس از تأسیس شرکت و شروع کار متوقف می شود. بلکه شروع کار ، آغاز رویکردهای ابتکاری و خلاقانه است. اگر رابط کاربری قدیمی فیس بوک را با یک برنامه فعلی جدید مقایسه کنید ، تفاوت های بزرگی را مشاهده خواهید کرد. اما این تغییر یک شبه اتفاق نیفتاده است. آنها در حال آزمایش و افزودن گزینه ها و قابلیت ها یکی پس از دیگری بوده اند. اگر آنها رویکردهای ابتکارانه را اتخاذ نکرده بودند قطعا شرکت دیگری امروز جایگاه آنها را داشت.
تیم های استارتاپی
یکی از تفاوتهای اصلی بین کارآفرینی و استارتاپ ، تیم بودن است.در کارآفرینی معمولا همه چیز مربوط به کار یک شخص است. اما استارتاپ به افراد بسیار ماهر ، با استعداد و سریع نیاز دارد که با یکدیگر تفاهم و وجه اشتراک فرهنگی داشته باشند. آنها مایلند با تقسیم مسئولیت ها به صورت گروهی با هم کار کنند. کار تیمی همچنین به این معنی است که همه افراد شرکت استارتاپی را به جای اینکه کارمند شرکت باشند و فقط به حقوق دریافتی خودشان اهمیت دهند ، نسبت به شرکت چسبندگی داشته و به آن وفادار خواهند بود.
فناوری محور بودن استارتاپ ها
شرکت های نوپا معمولاً فناوری گرا هستند و بنیانگذاران آنها نیز افراد بسیار ماهر فنی هستند. سوال این است که چرا فناوری؟! به این دلیل که فناوری تنها صنعتی است که به نحوه ، رفتار ، طرز لباس پوشیدن یا اوضاع مالی بنیانگذاران اهمیت نمی دهد و فقط به مهارت فوق العاده و ایده های منحصر به فرد نیاز دارد. اگر هر دو کیفیت را دارید ، آن را تست و استارتاپ خود را راه اندازی کنید. اگر خوب باشد ، خیلی سریع سهم بازار را خواهید گرفت خواه پولی باشد یا تبلیغاتی. سهم بیشتری از بازار باعث جذب سرمایه گذاران جدید می شود و روند توسعه همچنان ادامه پیدا میکند.
منابع در استارتاپ چیست؟
استارتاپ ها به منابع اقتصادی و فیزیکی متعارف و سنتی نیاز ندارند. تمام آنچه آنها نیاز دارند سرمایه گذار و منابع مالی خطرپذیر برای انجام عملیات مختلف پر از ابهام و ریسک است.
شراکت در استارتاپ ها چگونه است؟
شرکت های نوپای فناوری معمولاً در ابتدا منابع محدودی دارند. بنابراین ، آنها برای انجام کارها یا با افراد ماهر دیگر شریک می شوند یا شخص ثالثی را استخدام می کنند. به عنوان مثال آنها جهت ایجاد یک وب سایت یا یک بستر آنلاین ، ایجاد نرم افزار یا توسعه یک برنامه آندروید دست به شراکت و همکاری با افراد یا مجموعه های مختلف میزنند.
ریسک در استارتاپ چیست؟
سرمایه گذاری در شرکت های نوپا معمولاً بسیار خطرناک است زیرا نرخ شکست آنها بسیار بالا است. دلیل داشتن میزان بالای شکست این است که آنها در کسب وکار خود با عوامل مختلف پر از ابهامی مواجه هستند که هرکدام از این عوامل میزان مجموع ریسک آنها را بالا میبرد .
تطبیق پذیری در استارت آپ ها
با داشتن ماهیت فنی شرکت های نوپا ، آنها بسیار مستعد تغییرات محیطی هستند. بنابراین ، آنها باید بسیار سازگار با روندهای در حال تغییر بازار باشند و اگر این نکته مهم را نادیده بگیرند ، به تدریج سهم بازار خود را از دست می دهند.
آیا استارتاپ حتما باید مربوط به امور فناور محور باشد؟
این یک سوال چالش برانگیز و رایج بین کارآفرینان سراسر جهان است. ارتباط استارتاپ ها و فناوری به سال 1990 بازمیگردد جایی که اکثر شرکت های دات کام استارتاپی بودند و دنیای استارتاپ ها را به فناوری گره زدند. اگرچه بسیاری از استارت آپ های موجود در حال حاضر ماهیت فناوری دارند ، اما این مفهوم مختص آنها نیست. ماهیت استارت آپ این است که به دنبال ایده های ابتکاری است که به شدت توسعه پذیر باشید و به تعداد زیادی از افراد برسد.
پیشنهاد میکنیم مطلب روبرو را مطالعه کنید: شبکه اجتماعی چیست؟
انواع استارتاپ ها
پس از روشن شدن این سوال که استارتاپ چیست ، وقت آن است که انواع مختلفی از مشاغل را که می توانند استارتاپ باشند ، شناسایی کنیم. با توجه به افزایش تقاضا در این بازار ، لازم است که کارآفرینان آینده بدانند که انواع استارت آپ ها وجود دارد و ایده شما در آنها قابل پذیرش است.
طبق گفته استیو بلانک ، یک کارآفرین مشهور در دره سیلیکون ، 6 نوع مختلف استارتاپ وجود دارد:
1. استارت آپ کسب وکارهای بزرگ
شرکت هایی که سرمایه زیادی دارند و در بازارهای مختلف حضور دارند با توجه به آنچه سالهای مداوم ارائه داده اند شناخته می شوند.، برای سودآوری بیشتر و ایجاد درآمد جدید ، مجبورند در مدل های جدید تجاری که به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک می کند ، رویکردی نوآورانه داشته باشند. هر کسب وکار جدیدی که توسط برخی از این شرکت ها توسعه یافته باشد در این گروه قرار می گیرد.
2.استارت آپ های کارآفرینی اجتماعی
صاحبان این استارتاپ ها کارآفرینانی هستند که در حال ایجاد سازمانهای غیرانتفاعی هستند و هدف ویژه نهایی آن ها بهبود محیط زندگی سایر افراد است. هدف اصلی کارآفرینان اجتماعی این است که دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنند. نه به این دلیل که شرکت یا سازمان آنها به دنبال سودآوری به عنوان هدف اصلی نیست ، بلکه آنها راهی را برای ایجاد ثروت آغاز می کنند تا بتوانند در ساختن دنیایی بهتری موفق شوند.
3. استارت آپ های قابل خرید
توانایی توسعه دهندگان نرم افزار در حال افزایش است و ما شاهد برنامه های بیشتری در بازار اپلیکیشن ها هستیم. شاید هدف سازندگان این است که چیز جدیدی تولید کنند ، اما در برخی از موارد تولیدات آنها توسط یک غول فناوری خریداری می شوند. به عنوان نمونه اینستاگرام را داریم که توسط فیس بوک خریداری شده است. این نوع استارتاپ ها را در دسته بندی استارتاپ های قابل خرید قرار میدهند.
4.استارت آپ های مقیاس پذیر
در این گروه ، دسته هایی قرار می گیرند که احتمالاً بیشتر نامشان را می شنویم ، که استارتاپ های حوزه تکنولوژی هستند. شرکت های فناوری به دلیل ماهیتی که دسترسی به بازار جهانی را امکان پذیر می کند ، ظرفیت عظیمی برای رشد دارند. مقیاس پذیر بودن فراتر از فناوری است ، مقیاس پذیر بودن توانایی یک شرکت تازه تاسیس برای دریافت بودجه و سرمایه از سرمایه گذاران و رشد تا به حضور جهانی است.
5. شرکت های کوچک و متوسط سازمانی:
توصیف شرکت های کوچک و متوسط می تواند مبهم باشد ، زیرا این نوع مشاغل را می توان براساس اندازه آنها در افراد یا میزان درآمد آنها طبقه بندی کرد. وجه مشت آنها این است که این مشاغل با ایده آل موسس یا گروهی از بنیان گذاران برای حل یکی از نیازهای آنها شروع می شوند.. روش سنتی ایجاد ثروت ، ایجاد مشاغل جدید با مدل های تجاری اثبات شده از مشخصات بارز SME ها است.
6. استارت آپ های سبک زندگی
این استارتاپ ها مربوط به افرادی است که علاقمند به انجام سرگرمی ها و تفریحاتشان بیشتر از سایرین هستند، مربوط میشود. آنها معمولاً افرادی هستند که می خواهند با حضور در فعالیتهایی کاملاً مطابق آنچه دوست دارند نیازهای خود را برآورده کنند. به عنوان مثال ، دوست داران موسیقی که تصمیم دارند یک مدرسه موسیقی را افتتاح کنند تا زمان بیشتری را در این محیط بگذرانند.
چند نمونه رایج از انواع مدل های تجاری استارتاپ ها چیست؟
طیف گسترده ای از مدل های تجاری وجود دارد که توسط استارتاپ ها انجام می شود. بعلاوه ، برخی از شرکتهای نوپای اولیه حتی ممکن است امروزه حتی یک مدل کسب و کار نداشته باشند ، اگرچه آنها باید یک یا چند مدل تجاری بالقوه مشخص را داشته باشند که بتوانند در نتیجه ارزش آفرینی خود ، آنها را در مسیرهای محتلف دوره عمر خود تمرین کنند.
در زیر شرح مختصری از برخی از مدل های تجاری راه اندازی شده است:
1- مدل Market Place: جایی است که دو یا چند نوع کاربر برای انجام معاملات با یکدیگر ملاقات می کنند. به طور معمول بازار درآمد خود را از طریق آنچه که خیز بازار نامیده می شود بدست می آورد ، نوعاً یک درصد درآمد معامله شده در بازار. در عوض ممکن است برخی از بازارها به جای هزینه درصدی ، هزینه های معاملاتی ثابت را از شما بگیرند. نمونه هایی از بازارها شامل eBay (بازار خریداران و فروشندگان کالاهای دست دوم) ، Uber (بازار رانندگان اتومبیل و سواران اتومبیل) ، Airbnb (بازار میزبان و مهمان) و Instacart (بازار خرده فروشان مواد غذایی و مصرف کنندگان و شرکت نمونه کارها FundersClub). شروع کار بازارها و رسیدن به نقطه نقدینگی مداوم بالا (تقاضا برای تأمین عرضه) بسیار دشوار است ، اما پس از تأسیس بسیار قابل دفاع است.
2- SaaS (نرم افزار به عنوان سرویس) : یک مدل تجاری SaaS مستلزم تحویل نرم افزاری به مشتریان ، معمولاً نرم افزار سازمانی به مشتریان SMB و یا سازمانی و هزینه اشتراک (به عنوان مثال ماهانه ، سالانه و غیره) برای نرم افزار است. بعضی اوقات ، قراردادهای خدمات نیز برای بدست آوردن درآمد حاصل از پشتیبانی یا ادغام سفارشی در نظر گرفته شده است. بعضی اوقات شرکت های SaaS ممکن است مدل freemium را انتخاب کنند که در آن برنامه های ورود به مرحله رایگان است و برنامه های قوی تری پرداخت می شود. به عنوان مثال از استارت آپ SaaS می توان به Salesforce.com و Dropbox اشاره کرد.
3- تجارت الکترونیکی : مدل تجارت الکترونیکی به فروش آنلاین کالا و درآمدزایی از معاملات از طریق نشانه گذاری روی محصولات فروخته شده یا از طریق دیگر اشاره دارد. این ممکن است یک مدل تجاری قدیمی به نظر برسد ، اما از سال 2015 ، تنها حدود 7٪ از کل تجارت خرده فروشی جهان به صورت آنلاین انجام می شود. نمونه هایی از استارت آپ های تجارت الکترونیک شامل Amazon.com و دیجیکالا است.
4- مصرف کننده : یک مدل مصرف کننده معمولاً به معنای یک برنامه رایگان یا کم هزینه توزیع شده در مصرف کننده است که ارزش و تعامل با مصرف کننده را فراهم می کند ، که به نوبه خود کانال توزیع ارزشمندی را برای مصرف کنندگان ایجاد می کند که امروز ارزش ذاتی دارد یا می توان از آن درآمد کسب کرد. اینستاگرام و اسنپ چت به عنوان مثال از استارت آپ های مصرف کننده هستند. نه به شدت درآمد کسب کرده اند ، بلکه به دلیل فراگیر بودن و تعامل با مصرف کنندگان ، ارزش قابل توجهی کسب کرده اند. برنامه های مصرف کننده ممکن است گاهی سعی کنند از طریق تبلیغات ، داده ها و روش های دیگر درآمدزایی کنند.
5- استارتاپ های API : استارت آپ های مدل تجاری API به اقتصاد توسعه دهنده در حال ظهور خدمت می کنند ، به طور معمول از طریق اشتراك درآمد کسب می كنند ، مانند مدل SaaS براساس استفاده از API ، در سایر موارد در صورت پردازش کارمزد از طریق هزینه های معامله درآمدزایی می كنند. نمونه هایی از استارتاپ های API شامل Stripe و Twilio است.
6- داده ها : استارت آپ های مدل داده ها از طریق جمع آوری و در برخی موارد تمیز کردن ، اصلاح مجدد و یا تجزیه و تحلیل داده ها ارزش پیدا میکنند.
7- صدور مجوز :استارت آپ های صدور مجوز از مجوز به عنوان یک دارایی معنوی ارزش کسب می کنند که می تواند شامل حق ثبت اختراع ، علائم تجاری ، اسرار
تجاری و دانش فنی باشد. نمونه هایی از مدلهای تجاری دارای مجوز شامل Arm Holdings است.
8- سخت افزار : استارتاپ های سخت افزاری دستگاه های مجهز به سخت افزار را تولید می کنند و با شارژ دستگاه ها و یا نرم افزارها و یا خدمات مرتبط با سخت افزار ، درآمد کسب می کنند. شرکت های سخت افزاری شامل اپل (که همچنین یک مدل بازار با فروشگاه App و iTunes نیز توسعه داده است) و تسلا هستند.
سخن آخر
به نظر شما تعریف استارتاپ چیست و با تعریف بالا که بیان شد موافقید ، در مورد مدل های تجاری استارتاپ ها و اینکه ریسک استارپ چیست صحبت کردیم آیا شما علاقه دارید یک استارتاپ برای خود داشته باشید و برای اینکه ایده ای دارید؟ برامون کامنت بزارید و یا در روبرد با دیگران به اشتراک بگذارید شاید نفر بعدی که دنیا را تغییر می دهد شما باشید.