631 ساعت آموزش تخصصی در

آموزشـــــگاه روبرد

با اشتراک حرفه ای روبرد به همه آموزش ها دسترسی داشته باش!

مشاهده آموزش ها

منظورازاقتصاد و اقتصاد رفتاری چیست و چه کاربردی دارند؟ دراین مقاله قصد داریم در رابطه با انواع اقتصاد، اصطلاحات رایج، قدمت و چگونگی فراگیری آن بحث کنیم.

اقتصاد چیست؟

اقتصاد مجموعه بزرگی از فعالیت‌های تولید، مصرف و مبادله مرتبط با یکدیگر است که به تعیین چگونگی تخصیص منابع کمیاب کمک می‌کند. تولید، مصرف و توزیع کالاها و خدمات برای برآوردن نیازهای کسانی که در اقتصاد زندگی و فعالیت می کنند استفاده می شود که به آن یک سیستم اقتصادی نیز می گویند. یک جامعه اقتصادی می تواند شامل کشور، ملیت، یک صنعت و یا حتی یک خانواده باشد. علم اقتصاد چیست؟ اقتصاد دانان می گویند: "اقتصاد مطالعه کمبودهاست"؛ زیرا منابعی مانند نیروی کار و معادن بسیار کم و تقاضا برای آن ها بی نهایت است. پس می توان گفت اقتصاد سیستمی است برای توزیع منابع کمیاب!

 

هدف علم اقتصاد چیست؟

  • استفاده بهینه و کارآمد از منابع محدود با توجه به نیازهای نامحدود انسان
  • افزایش روزافزون و مداوم سطح رفاه زندگی مردم
  • رشد اقصادی جامعه
  • راهنمایی انسان برای انتخاب بهترین روش در فعالیت های اقتصادی

 

اقتصاد رفتاری چیست؟

اقتصاد رفتاری مبتنی بر مشاهدات تجربی رفتار انسان است، که نشان داده است مردم همیشه آنچه را که اقتصاددانان نئوکلاسیک تصمیم «عقلانی» یا «بهینه» می‌دانند، نمی‌گیرند؛ حتی اگر اطلاعات و ابزارهای موجود برای انجام آن را داشته باشند. به عنوان مثال، چرا مردم اغلب از سرمایه گذاری بر روی 401k یا ورزش کردن اجتناب می کنند یا آن را به تعویق می اندازند، حتی اگر بدانند انجام این کارها برایشان مفید است؟ و چرا قماربازان اغلب پس از برد و باخت بیشتر ریسک می‌کنند، حتی اگر شانس‌ها بدون در نظر گرفتن «رشته‌ها» ثابت بماند؟

حوزه اقتصاد رفتاری با طرح پرسش‌هایی از این دست و شناسایی پاسخ ها از طریق آزمایش،  انسان را موجودی می داند که در معرض احساسات و تکانشگری است و تحت تأثیر محیط و شرایط خود قرار دارد. این توصیف از اقتصاد رفتاری در تضاد با مدل‌های اقتصاد سنتی است که با مردم به‌ عنوان بازیگرانی کاملاً منطقی برخورد می‌کنند – که کنترل کاملی بر خود دارند و هرگز اهداف بلند مدت خود را فراموش نمی کنند (یا افرادی که گهگاه مرتکب خطاهای تصادفی می شوند که در درازمدت از بین می رود).

 

کاربرد اقتصاد رفتاری

با توجه به موقعیت های مختلف، کاربردهای متفاوتی را از اقتصاد رفتاری خواهیم دید. یعنی کاربردی که ما از اقتصاد رفتاری می بینیم، بستگی به شرایط لحظه ای آن دارد. برای نمونه :

  • کاربرد اقتصاد رفتاری در بازار

یکی از شگرد شرکت های بزرگ در این زمینه این است که تمایلات رفتاری مشتریان خودرا پیش بینی می کنند! اما به چه شکل؟ اینجاست که اقتصاد رفتاری وارد عمل می شود. به عنوان مثال شرکتی یکی از محصولاتش را به قیمت 100هزار تومان بفروش می رساند؛ اما استقبال آنچنانی از آن نمی شود. حال اگرتبلیغات همین محصول را با کمی افزایش قیمت در کنار محصول دیگری انجام دهد، احتمال و شانس فروش محصولش بیشتر می شود. به این دلیل که در ذهن مشتری خرید دو محصول هرکدام با قیمت 110هزار تومن معقول تر خواهد بود.

  • اقتصاد رفتاری و پیامدهای سیاسی

در نظر بگیرید که زمانی به انتخابات ریاست جمهوری کشور نمانده است. دولت مدارانی که از کاربرد اقتصاد رفتاری به درستی اطلاع دارند، می توانند اطلاعیه ای کوتاه از  طریق پیامک برای مردم ارسال کنند؛ چون در غیر این صورت ممکن است این فرصت توسط برخی از شهروندان نادیده گرفته شود. این اطلاع رسانی کوچک ممکن است باعث ترغیب عده ای از مردم شده تا در انتخابات شرکت کرده و سرنوشت سیاسی کشور را برای یک دوره ریاست جهوری خوب تغییر دهد! پس نباید از قدرت و تاثیرگذاری اقتصاد رفتاری چشم پوشی کرد.


انواع اقتصاد

اقتصاد شامل تمام فعالیت های مربوط به تولید، مصرف و تجارت کالاها و خدمات در یک منطقه می شود. این تصمیمات از طریق ترکیبی از معاملات بازار و تصمیم گیری دسته جمعی یا سلسله مراتبی اتخاذ می شوند. همه، از افراد گرفته تا نهادهایی مانند خانواده ها، شرکت ها و دولت ها در این فرآیند شرکت می کنند. اقتصاد یک منطقه یا کشور خاص توسط فرهنگ، قوانین، تاریخ و جغرافیا و سایر عوامل آن اداره می شود و به دلیل انتخاب ها و اقدامات شرکت کنندگان تکامل می یابد. به همین دلیل، هیچ دو اقتصاد یکسان نیستند.

اقتصادهای مبتنی بر بازار به افراد و شرکت ها اجازه می دهند تا آزادانه کالاها را بر اساس عرضه و تقاضا از طریق بازار مبادله کنند. اقتصاد ایران عمدتاً یک اقتصاد بازار است که در آن مصرف کنندگان و تولیدکنندگان تعیین می کنند که چه چیزی فروخته و تولید می شود. تولیدکنندگان مالک آنچه می‌ سازند و قیمت هایشان را تعیین می‌کنند، در حالی که مصرف‌کنندگان مالک آن چیزی هستند که می خرند و تصمیم می گیرند که چقدر پرداخت کنند.

از طریق این تصمیمات، قوانین عرضه و تقاضا قیمت و کل تولید را تعیین می کنند. اگر تقاضای مصرف کننده برای یک کالای خاص افزایش یابد، قیمت ها افزایش می یابد زیرا مصرف کنندگان مایل به پرداخت بیشتر برای آن کالا هستند. به نوبه خود، تولید برای ارضای تقاضا افزایش می یابد، زیرا تولیدکنندگان بر اساس سود هدایت می شوند. در نتیجه، اقتصاد بازار به طور طبیعی تمایل دارد که خود را متعادل کند. از آنجایی که قیمت ها در یک بخش برای یک صنعت به دلیل تقاضا افزایش می یابد، پول و نیروی کار لازم برای پر کردن این تقاضا به مکان‌ ایی منتقل می شود که به آن ها نیاز است.

 


پیشنهاد می شود مطلب محیط کاری چیست را مطالعه کنید.


 
اقتصادهای بازار خالص به ندرت دیده می شود زیرا معمولاً برخی مداخلات دولت یا برنامه ریزی مرکزی وجود دارد. حتی ایالات متحده را می توان یک اقتصاد مختلط در نظر گرفت. مقررات، آموزش عمومی، مزایای تامین اجتماعی توسط دولت برای پر کردن شکاف های اقتصاد بازار و کمک به ایجاد تعادل ارائه می‌شود. در نتیجه، اصطلاح اقتصاد بازار به اقتصادی اطلاق می شود که به طور کلی بیشتر بازار محور است.

اقتصادهای مبتنی بر فرماندهی به یک عامل سیاسی مرکزی وابسته هستند که قیمت و توزیع کالاها را کنترل می کند. عرضه و تقاضا نمی تواند به طور طبیعی در این سیستم انجام شود زیرا به طور متمرکز برنامه ریزی شده است، بنابراین عدم تعادل رایج است.

 

مطالعه اقتصاد

به مطالعه اقتصادها و عوامل موثر بر اقتصاد، اقتصاد می گویند. رشته اقتصاد را می توان به دو حوزه اصلی تمرکز کرد، اقتصاد خرد و اقتصاد کلان.


اقتصاد خرد:

اقتصاد خرد رفتار افراد و شرکت ها را مطالعه می کند تا بفهمد چرا آن ها تصمیمات اقتصادی خود را می گیرند و چگونه این تصمیمات بر سیستم اقتصادی بزرگتر تأثیر می گذارد. اقتصاد خرد می خواهد بداند چرا کالاهای مختلف ارزش های متفاوتی دارند و چگونه افراد با یکدیگر هماهنگ و همکاری می کنند. اقتصاد خرد تمایل دارد بر گرایش های اقتصادی تمرکز کند، مانند اینکه چگونه انتخاب ها و اقدامات فردی بر تغییرات تولید تأثیر می گذارد.

 


اقتصاد کلان:

از سوی دیگر، اقتصاد کلان، کل اقتصاد را با تمرکز بر تصمیمات و مسائل در مقیاس بزرگ مطالعه می کند. اقتصاد کلان شامل مطالعه عوامل در سطح اقتصاد مانند تأثیر افزایش قیمت ها یا تورم بر اقتصاد است. اقتصاد کلان همچنین بر نرخ رشد اقتصادی یا تولید ناخالص داخلی (GDP) تمرکز دارد که نشان دهنده کل کالاها و خدمات تولید شده در یک اقتصاد است. تغییرات در بیکاری و درآمد ملی نیز مورد مطالعه قرار می گیرد. به طور خلاصه، اقتصاد کلان به مطالعه نحوه رفتار اقتصاد کل می پردازد.


تاریخچه اقتصاد

از زمانی که انسان ها خانه و ایزار می ساختند و یا کالا و خدمات عرضه می کردند اقتصاد وجود داشته؛ پس با رشد جوامع انسانی اقتصاد نیز رشد کرد. واژه اقتصاد یونانی و به معنای «مدیریت خانه» است. اقتصاد به عنوان یک حوزه مطالعاتی توسط فیلسوفان یونان باستان، به ویژه ارسطو، مورد توجه قرار گرفت، اما مطالعه مدرن اقتصاد در قرن 18 اروپا، به ویژه در اسکاتلند و فرانسه آغاز شد. آدام اسمیت، فیلسوف و اقتصاددان اسکاتلندی، که در سال 1776 کتاب معروف اقتصادی به نام ثروت ملل را نوشت، در زمان خود به عنوان یک فیلسوف اخلاقی تصور می شد. او و معاصرانش معتقد بودند که اقتصادها از سیستم های مبادله ای ماقبل تاریخ به اقتصادهای پول محور و در نهایت مبتنی بر اعتبار تکامل یافته اند. در طول قرن نوزدهم، فناوری و رشد تجارت بین‌الملل پیوندهای قوی تری را بین کشورها ایجاد کرد، روندی که در رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم شتاب گرفت. پس از 50 سال از جنگ سرد، اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 شاهد جهانی شدن مجدد اقتصادها بودیم.

 

با یک دید کلی تاریخ تکامل اقتصاد به ترتیب شامل فاز‌های زیر است:

• اقتصاد کهن بر پایه کشاورزی پایه ریزی شده بود.
• انقلاب صنعتی نقش مطلق کشاورزی در اقتصاد رو کمرنگ تر کرد. کشاورزی از حالت ابتدایی تبدیل به کشاورزی صنعتی شد. مزارع مخصوص کشت محصول به خصوص ساخته شدند. استخراج معادن، ساخت و ساز و تولیدات کارخانه‌ای نقش تاثیر‌گذاری به خود گرفتند. تجارت به علت اهمیت داد و ستد و توزیع کالا بین کشور‌ها توسعه یافت.
• در عصر مدرن و با پیشرفت تکنولوژی و گسترده شدن خدمات، جوامع به سمت جوامع مصرف گرا رفتند و نقش تصمیمات اقتصادی در زندگی مردم عادی پررنگ تر شد. به همین علت داشتن درک حداقلی از علم اقتصاد اهمیت بیشتری یافت.

 


 میدونستی یه جایی تو روبرد هست که میتونی پیشنهاد کتاب، فیلم، پادکست و... دیگرانو ببینی؟ پس بیا بخش پیشنهادات روبرد.


 

می‌توانیم جلوتر برویم و بیان کنیم که:

  • علم اقتصاد در مورد مطالعه کمیابی و انتخاب است.
  • علم اقتصاد راه هایی برای آشتی دادن خواسته های نامحدود با منابع محدود پیدا می کند.
  • علم اقتصاد مشکلات زندگی در جوامع را بر حسب هزینه های منابع اساسی و منافع مصرف کننده توضیح می دهد.
  • اقتصاد در مورد هماهنگی فعالیت هایی است که از تخصص زایی حاصل می شود.
  • با بسط تعریف اساسی ما، اقتصاد به عنوان به کار رفته در مسائل کشاورزی و زیست محیطی مربوط به تخصیص کارآمد منابع طبیعی برای به حداکثر رساندن رفاه جامعه است.
  • یک اقتصاد کارآمد این امکان را فراهم می کند که کارگران از خانواده ها به شرکت ها، خدمات از شرکت ها به سمت یکدیگر و کالاها از تولیدی ها به خانواده ها به راحتی جا به جا شوند.

 


دنبال همیار تحصیلی و یا همیار پژوهشی میگردی؟ پس بخش نیازمندی ها در روبردو از دست نده.


 

 

رکود اقتصادی یا downturn چیست؟

 گاهی اوقات اقتصاد جامعه ای بنا به دلایل گوناگون در یک بازه زمانی مشخص دچار رشد منفی شده و پس ازگذر زمانی همچنان این شرایط ادامه میابد. در این شرایط به اصطلاح گویند که آن جامعه دچار"رکود اقتصادی" شده است. در یک تعریف کلی، رکود اقتصادی به مجموعه ای از عوامل خارجی و داخلی گفته می شود که با کمک یکدیگر باعث ایجاد رشد منفی در اقتصاد یک جامعه می شود.

اقتصاددانان عوامل گوناگونی را در ایجاد رکود اقتصادی بیان کرده اند اما از مهترین دلایل می توان این موارد را نام برد:

  • تورم (افزایش پیوسته قیمت اجناس و خدمات در بازه زمانی معین)
  • شوک ناگهانی به اقتصاد
  • عدم تعادل میان تولید و فروش
  • افزایش نرخ بیکاری
  • غلبه میزان واردات بر صادرات
  • و...

 

چگونه علم اقتصاد را بیاموزیم؟

اقتصاد همواره یکی از موضوعات چالش برانگیز برای دانشجویان و علاقه مندان به این رشته بوده است؛ به خصوص برای افرادی که به تازگی وارد این رشته شده اند و مطالعه ای از قبل نداشته اند. ازین رو اقتصاد دانان بزرگ چهار مورد را برای رسیدن به موفقیت در این زمینه بیان کرده اند که شامل موارد زیر است:

دانش

اولین سطح در مطالعه علم اقتصاد، دانش است. کسب دانش شامل یادگیری و به خاطرسپردن مطالبی همچون حقایق، تعاریف و توضیحات است. باید دقت کرد که دانش اساس یادگیری است و برای پیشرفت در سایر سطوح مطالعه اقتصاد مورد نیاز میباشد.

درک مطلب

دومین سطح در مطالعه علم اقتصاد، درک مطالبی است که از طریق دانش به دست آورده ایم. درست است که دانش در به دست آوردن مطالب تمرکز میکند، اما درک مطلب بر درک معنای مطالب متمرکز می شود. داشتن توانایی پایین در درک مطالب یکی از ضعف های بزرگ یک اقتصاددان بشمار می رود؛ پس نمی توان از اهمیت این موضوع  استثنا قائل شد.

کاربرد

سطح سوم از مطالعه اقتصاد، به  کارگیری درست و به موقع دو مورد قبلی است. هنگامی که دانشجو توانایی لازم و کافی در دانش و درک مطلب را به دست آورد، انتظار می رود که از مطالب استفاده و در موقعیت های دنیای واقعی بتواند آنهارا به کار گیرد.

تحلیل (آنالیز)

تحلیل کردن آخرین سطح از مطالعه علم اقتصاد است که به ایده خیلی از متخصصان این حوزه، مهمترین سطح نیز می باشد. تحلیل و آنالیزکردن توانایی تجزیه محتوایی به بخش های انفرادی آن برای پی بردن و دستیابی به درک بهتر از ساختار کلی آن می باشد. تحلیل در دید کلی به طور معمول مستلزم شناسایی بخش ها، به دست آوردن درک درستی از رابطه ها و توانایی شناسایی اصول و قوانین سازمانی درگیر است.

 

جمع بندی

در این مقاله متوجه شدیم که منظور از اقتصاد، مجموعه ای بزرگ از فعالیت هاست که می تواند در تخصیص و توزیع منابع کمیاب موثر واقع شود. علم اقتصاد به صورت کلی به دو نوع تقسیم می شود؛ اول، اقتصاد خرد که بر چرایی تصمیمات اقتصادی افراد و شرکت ها دلالت دارد و دوم، اقتصاد کلان که به مطالعه نحوه رفتار اقتصاد کل می پردازد. همچنین اقتصاد رفتاری، زیرشاخه ای از درخت بزرگ اقتصاد است که مبتنی بر مشاهدات تجربی رفتار انسان هاست. با مطالعه دقیق و گام به گام جزئیات این رشته، می توان در مدت زمان قابل توجهی به درآمدهای خوبی رسید و در سطح یک کشور و حتی جامعه بین المللی به موفقیت دست پیدا کرد!


پیشنهاد میشود مقاله شبکه اجتماعی چیست را در روبرد مطالعه کنید.


 


نویسنده:

نظرات

مقالات مرتبط: