اقتصاد خرد علمی اجتماعی است که به مطالعه پیامدهای تصمیم ها و انگیزه ها می پردازد و نشان می دهد چرا و چگونه کالاهای مختلف قیمت های متفاوتی دارند.

اقتصاد خرد چیست؟

اقتصاد خرد شاخه‌ای از علم اقتصاد و علمی اجتماعی است که به مطالعه پیامدهای تصمیم ها و انگیزه ها، تجزیه و تحلیل بازار، رفتار مصرف‌کنندگان و خانوارها و بنگاه‌ها می‌پردازد و اساس آن مدل‌های ریاضی است. اقتصاد خرد نشان می دهد چرا و چگونه کلاهای مختلف قیمت های متفاوتی دارند و چگونه کسب و کارها با هم مبادله و افراد با هم معامله انجام می دهند و از آن سود می برند. اقتصاد خرد بخصوص به الگوی عرضه و تقاضا برای کالاها و خدمات و همچنین تعیین قیمت خروجی در بازارهای خاص توجه دارد و معمولاً در بازارهایی که در آن کالاها در حال خرید و فروش هستند کاربرد دارد. اقتصاد خرد دید جزئی تر و اطلاعات دقیق تری نسبت به اقتصاد کلان می دهد. در تعریف اقتصاد خرد آمده: اقتصاد خرد مطالعه آن چیزی است که حدس می زنیم زمانی اتفاق بیفتد، یعنی پاسخ افراد به تغییرات قیمت ها، روش های تولید و انگیزه ها.

 

تاریخچه‌ی علم اقتصاد خرد

شاید اولین متن موجود که شبکه‌ی پیچیده‌ی مصرف‌کننده و فرایند تصمیم‌گیری را توضیح می‌دهد، متعلق به ریاضی‌دان سوئیسی، نیکولاس برنولی (۱۶۹۵-۱۷۲۶) باشد. نظریه ی آدام اسمیت در مورد “‌لسه فر‌“‌ یا عدم مداخله که در اواسط قرن هجدهم معرفی شد با تمرکز بر بازارهای آزاد و سرمایه‌داری بر نظریه های اقتصادی آن زمان تسلط یافت. دیدگاه اقتصادی اسمیت تا اوایل قرن بیستم، هنگامی که آلفرد مارشال (۱۸۴۲-۱۹۲۴)، اقتصاددان متولد لندن، تفکرات اقتصاد را تحت تاثیر قرار دهد، تا دو قرن بر اقتصاد حاکم بود. مارشال در کتاب‌اش با عنوان “اصول اقتصاد‌” مفاهیم مطلوبیت مصرف‌کننده، منحنی تقاضا، و کشش قیمتی تقاضا را قاعده مند کرد.

جان مینارد کینز (۱۸۸۳-۱۹۴۵) که از دهه‌ی ۱۹۳۰ روی ایده‌های انقلابی‌اش در مورد چگونگی مدیریت اقتصاد توسط دولت کار می‌کرد، به تاثیرگذارترین اقتصاددان قرن بیستم تبدیل شد. همان‌طور که ایده‌های کینز اقتصاد جهان را تحت تاثیر قرار داد، مارشال نیز در حوزه‌های مالی تاثیرگذار بود. مطالعه ی واحدهای منفرد اقتصاد به بخشی جدایی‌ناپذیر از مفهوم اقتصاد تبدیل شد. در دهه‌ی ۱۹۵۰، هربرت الکساندر سیمون نظریه‌ی رضایت‌بخشی (satisficing) خود را معرفی کرد؛ نظریه‌ا‌ی در مورد رفتار مصرف کننده مبنی بر این که وقتی مشتری کالاها یا خدمات را پیدا می کند که مورد نیاز و ظاهرا به اندازه‌ی کافی مطلوب است، نیاز و تلاش برای تصمیم گیری به پایان می‌رسد.

 

تفاوت بین اقتصاد خرد و کلان

آیا با تعاریف بالا تفاوت اقتصاد خرد و کلان را درک کرده اید؟ در حالی که تمرکز اقتصاد خرد یا میکرو بر بنگاه ها و افراد است، اقتصاد کلان یا ماکرو مجموعه فعالیت های اقتصادی را مورد بررسی قرار می دهد. اقتصاد خرد، مباحثی چون رفتار مصرف‌کننده، رفتار تولید کننده و چگونگی تعیین قیمت در بازارهای مختلف را دربر می گیرد. اقتصاد کلان، تغییرات متغیرهای اقتصادی از قبیل درآمد ملی، سطح اشتغال و سطح عمومی قیمت‌ها را مورد مطالعه و تحلیل قرار می دهد. به طور کل اقتصاد کلان نامفهوم تر است زیرا روابط بین مجموعه ها را به قدری کلان توصیف می کند که همه قادر به درک آن نیستند؛ مفاهیمی همچون درآمد ملی و سطح کلی قیمت. اقتصاد خرد بر اساس مدل هایی از مصرف کنندگان و شرکت ها است که در مورد خرید و فروش ها تصمیم می گیرند و شرایط بازار را تغییر می دهند، اما اقتصاد کلان از مشاهده تفاوت های نتایج با پیش بینی ها آغاز شد.

 

اهداف اقتصاد خرد

یکی از اهداف اقتصاد خرد بررسی بازار و برقرار کردن یک رابطه ی نسبی پولی بین کالاها و خدمات است. همچنین به بررسی موارد شکست بازار (مواردی که بازار قادر به تولید نتیجه ی مطلوب و درخور نبوده) می‌پردازد و تئوری‌هایی را برای داشتن یک بازار رقابتی شرح می‌دهد.
در نظریه عرضه و تقاضا معمولاً فرض بر این قرار داده می‌شود که فضا کاملاً رقابتی است. این بدین معناست که خریداران و فروشندگان بسیاری در بازار وجود دارند و هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌توانند بر قیمت‌ها تأثیر بگذارند. در معادلات زندگی واقعی این فرض با مشکل مواجه است زیرا بسیاری از خریداران و فروشندگان این توانایی را دارند که بر قیمت‌ها تأثیرگذار باشند. در خصوص نظریه عرضه و تقاضا در اغلب موارد تجزیه و تحلیل پیچیده‌ای نیاز است تا بتوان یک مدل عرضه و تقاضا ارائه داد.

 

کاربرد اقتصاد خرد

اقتصاد خرد توضیح می دهد در چه شرایطی چه انتظاری باید داشت. برای مثال اگر قیمت موبایل بالا برود، تمایل مصرف کنندگان به خرید پایین می آید یا اگر یک معدن مس در کالیفرنیا فرو بریزد، قیمت مس در جهان بالا خواهد رفت. اقتصاد خرد به مدیران کمک می کند تا بفهمند اگر فروش محصولاتشان کاهش یابد، احتمالا ارزش سهام آن ها نیز پایین می آید. این نتیجه گیری ها به مردم، دولت ها و سرمایه گذاران الگویی ارائه می دهد تا تولید، فروش و یا مبادله سودمندانه ای انجام دهند.

 

زمینه‌های مهم در علم اقتصاد خرد

اقتصاد خرد خود به سه بخش تقسیم می‌شود: برقراری تعادل عمومی، انتخاب تحت عدم اطمینان، تئوری بازیها و در نظر گرفتن کشش عرضه و تقاضا درون سیستم بازار.

 

قانون تقاضا و عرضه

بازار رقابتی، بازاری است که در آن تعداد زیادی فروشنده، کالاهای مشابه را به تعداد زیادی از خریداران، عرضه می‌کنند. قیمت در بازار به وسیله عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. اقتصاد خرد مبتنی بر عرضه و تقاضا است. مدل عرضه و تقاضا معیاری است از خدمات و تعداد کالاهایی که تولید کنندگان تمایل دارند با قیمت های متفاوت بفروشند و خریدارانی که مایل هستند آن ها را با همان قیمت ها بخرند. در مدل عرضه و تقاضا هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، تقاضا کمتر است.

با ترسیم منحنی عرضه و تقاضا برای یک کالا یا خدمات خاص، اقتصاددانان پیش بینی می کنند که چگونه افراد به تغییر قیمت ها و یا شرایط خاص اقتصادی واکنش نشان می دهند. این منحنی همچنین نشان دهنده قیمت تعادلی نیز است. تغییرات اقتصادی ممکن است قیمت را از حالت تعادلی خارج کند، اما بازیگران اقتصادی با کاهش یا افزایش تولید می توانند آن را به حالت تعادل بازگردانند.

 


اگر تمایل دارید به یک کارآفرین تبدیل بشید، مقاله رشته کارآفرینی را حتما مطالعه کنید و پی ببرید مهارت های مورد نیاز رشته کارآفرینی چیست.


 

 


توصیه میشه دانشجو های رشته‌ی مکانیک مقاله رشته تبدیل انرژی چیست را مطالعه کنند.


تعاریف مهم در اقتصاد خرد


برخی تعاریف در اقتصاد خرد ، بارها در رسانه ها شنیده و دیده می شود. به شماری از آن ها اشاره می کنیم:
• عرضه: مقدار کالا یا خدماتی است که به ازای قیمت معین و ثابت بودن سایر عوامل توسط بنگاه عرضه می شود.
• تقاضا: مقدار کالا یا خدماتی است که با توجه به قیمت خریداری می شود.
• تعادل: وقتی هیچ انگیزه محرک برای تغییر رفتار در عرضه و تقاضا وجود نداشته باشد. شرط تعادل: عرضه=تقاضا.
• هزینه: هزینه یعنی همه کالا ها و خدماتی که که از دست می دهیم تا کالا یا خدماتی را بدست آوریم. هزینه ها از نظر بازه زمانی به ۲ بخش هزینه کوتاه مدت و هزینه بلند مدت تقسیم بندی می شود.
• تعادل پایدار/ناپایدار:‌ تعادلی پایدار است که اگر از آن خارج شویم،‌ دوباره به حالت قبل برگردیم. تعادلی ناپایدار است که وقتی از آن خارج شویم، دیگر به تعادل قبلی باز نمی گردیم.
• تعادل تولید کننده: وضعیتی است که تولید کننده از خرج پول خود و استخدام عوامل تولید، حداکثر محصول را تولید می کند.
• مازاد رفاه مصرف کننده: مازاد رفاه مصرف کننده (C.S) حداکثر قیمتی که مصرف کننده، تمایل به پرداخت آن دارد نامیده می شود.
• مازاد رفاه تولید کننده: مازاد رفاه تولید کننده (P.S) حداکثر قیمت بازار منهای حداقل قیمتی است که فروشنده به واسطه عرضه، باید دریافت کند.
• کالای مکمل: کالایی در علم اقتصاد خرد ،‌ مکمل گفته می شود که به موازات یکدیگر،‌ مورد تقاضا واقع می شوند. مثلا، لاستیک اتومبیل، وابسته به خودرو است و بالعکس. هر دو مکمل یکدیگرند.
• کالا جانشین: کالا جانشین در علم اقتصاد به کالایی گفته می شود که به جای همدیگر، قابل استفاده هستند. مثلا تبلت، کالای جانشین برای نوت بوک است. چرا که تقریبا همان کارایی را دارد.
• کالا مادی: کالا های مادی، کالا هایی قابل لمس است مثل نان و پنیر و کره و فلزات.
• کالا غیرمادی: کالا های غیر مادی، کالا هایی غیر قابل لمس است مثل برند های شرکت ها که در عصر دیجیتال، ارزشی به مراتب بیش تر از دارایی قابل لمس به زمین و مسکن و ارز و طلا دارد.
• بازار رقابتی کامل: به بازاری در علم اقتصاد خرد اطلاق می شود که فروشنده و تولید کننده زیاد، کالا و خدمات را به حجم زیادی از خریدار عرضه می کند. قیمت کالا و خدمات، توسط بازار در مقیاس عرضه و تقاضا تعیین می شود.
• بازار انحصار کامل فروش: بازاری است که تنها یک عرضه کننده وجود داشته باشد و برای کالای تولیدی بنگاه نیز، جانشین نزدیکی وجود نداشته باشد.
• کشش عرضه و تقاضا: درصد تغییرات دو متغیر در علم اقتصاد نسبت به یکدیگر است. کشش قیمتی تقاضا، در واقع درصد تغییرات مقدار تقاضای کالا، تقسیم بر درصد تغییرات قیمت کالا می باشد.
• درامد کل: درآمد کل (TR) قیمت ضربدر مقدار فروش.
• درآمد نهایی: درآمد نهایی (MR) درآمد حاصل از آخرین واحد فروش کالا است.
• کشش درآمدی تقاضا: کشش درآمدی تقاضا درصد تغییرات مقدار تقاضا تقسیم بر درصد تغییرات درآمد.
• مطلوبیت: احساس خشنودی و یا رضایت خاطر از مصرف کالا و خدمات است. مطلوبیت کلی در علم اقتصاد، با TU و مطلوبیت نهایی را با Mu نشان می دهد.
• نظریه رفتار مصرف کننده: اگر درامد مصرف کننده تغییر کند یا قیمت کالاها و خدمات تغییر کند، تعادل مصرف کننده تغییر خواهد کرد.
• نظریه رفتار تولید کننده: تولید کننده، بودجه خود را برای خرید عوامل تولید هزینه می کند تا کالا و خدمات تولید کند.
• تابع تولید: تابعی است که رابطه مقدار عوامل تولید و مقدار محصول تولید شده را با در نظر گرفتن سطح ثابت در فناوری، نشان می دهد.


حوزه‌های مرتبط با اقتصاد خرد

هنگامی که تولید‌کننده قیمت کالایی را بالا می برد، معمولا مصرف‌کنندگان کم‌تر آن کالا را می‌خرند. وقتی عرضه محدود می‌شود، معمولا قیمت‌ها افزایش می‌یابد. در این شرایط، اقتصاد خرد به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا میزان ریسک و ارزش خطر کردن را ارزیابی کنند و چشم‌اندازی را از اتفاقات آینده به آن‌ها نشان می‌دهد. هم‌چنین اقتصاد کلان با صنایعی در ارتباط است که به دنبال ورود به بازار رقابتی هستند. اقتصاد کلان در حوزه‌ی سیاست نیز برای ارزیابی نقش نهادها و احزاب سیاسی در تعیین نتایج سیاسی، و در موسسه حقوقی برای بررسی کارآمدی نهادهای رقابتی، و در امور عمومی برای تعیین مالیات‌ها و سیاست‌های هزینه‌ای لازم برای اقتصاد یک کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 


پیشنهاد میشه از مطلب من، درباره نرخ بهره دیدن کنید.


 

 

نویسنده:

نظر

مقالات مرتبط: