من دیده بر راه شما دادم که شاید سر بر کشیده از خاکهای تیره غم من مرغک افسرده بر شاخسارم گلپونهها گلپونهها چشم انتظارم میخواهم امشب تا سحرگاهان بخوانم افسردهام دیوانهام آزرده جانم گلپونهها گلپونهها غمها مرا کشت گلپونهها آزار آدمها مرا کشت
به نظرتون غمگین ترین شعری که تا حالا خوندین چی بوده؟ برای من درد کلمات این شعر بینهایته: من نمیدانستم معنیِ هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر؟؟؟!!!
مریم رضایی
حذف نظر
آیا از حذف این نظر اطمینان دارید؟