روبرد روبرد
    #هوشمندشاپ #hoshmandshop #عطر #عطر_زنانه #عطر_مردانه
    جستجوی پیشرفته
  • ورود/ثبت نام

  • © 2025 روبرد
    درباره ما • ارتباط با ما • سیاست های حفظ حریم شخصی • قوانین روبرد • راهنمای تبلیغات روبرد • معرفی روبرد به دوستانتون • راهنمای موقعیت های کارآموزی • دانلود اپلیکیشن • راهنما

    انتخاب زبان

  • Persian
آموزشگاه روبرد
کاربران کارجویان
رویدادها
نیازهای تحصیلی
صفحات
مقالات
آموزشگاه روبرد کاربران کارجویان نیازهای تحصیلی رویداد ها صفحات مقالات
User Image
برای تنظیم بهینه کاور، آنرا جابجا کنید

AD Moloudzade

Telegram id: @moloudzade
ارسال پیام و دنبال کردن
  • پست ها7
  • رزومه من
  • شبکه من 21
  • صفحات دنبال شده2
21 شبکه
7 پست
روزنامه نگاری
دانشگاه علامه طباطبایی
كپي كردن لينك پروفايل
AD Moloudzade
AD Moloudzade
 Telegram id: @moloudzade
1 سال قبل  قبل

#خوابگاه دانشجویی دانشگاه گیلان بلوک 6،اتاق 320، تخت دوم ساعت 2 نیمه شب...".
.
.با بی حال ترین حالت ممکن و کسل روی تخت ولو شده بودم، به قدری فکرم درگیر اتفاقات یک روز پیش بود که الان هم بیاد ندارم که هم اتاقی هایم خواب بودند یا مثل همیشه مشغول بازی... .
.

بی حسی کل وجودمو گرفته بود، مدام فکرم درگیرِ سِتِ آبی رنگِ مانتو، کیف و کفشش بود و آن دستبندِ سبز رنگی که به مچ دستِ چپش بسته بود با یک گِرِه کوچیک به شکل پاپیون... .
.

روی دیوار، دو وجب بالاتر از سرم یک نوشته با خطی کج و کوله و خیلی ریز با خودکار قرمز نوشته شده بود، سعی کردم بخونمش ولی نتونستم، بازم فکرم رفت به یک روز پیشتر... .
.
اردوی دانشجویی_جنگل سراوان_ پنج شنبه ی یکی از آخرین روزهای پاییز 94، و دوباره آن سِتِ آبی رنگ با دستبند سبز رنگ و نیم نگاه های احمقانه ی خودم که هیچ وقت به جرأت تبدیل نشد... .
.
دوباره یاد جمله روی دیوار افتادم این دفعه بیشتر تلاش کردم سرمو از روی بالش بلند کردم به زحمت میتونستم بخونم...:
ـ
" باز دیشب شهر یک میلیون و ده هزارو صدو نود و سه نفری رشت خالی بود از روزی که بدون خداحافظی رفته ای!
علی احمدخانی دانشجوی ترم ششِ ادبیات فارسی، هشتم بهمن سال ۹۱!"
.
سرمو بی تفاوت تر از قبل گذاشتم روی بالش، حس میکردم تک تک سلول های مغزِ سرم درد دارند...
.
این نوشته تداعی بدترین حس دنیا بود برام و چقد شبیه هم بودن هشتم بهمن سال ۹۱ و جمعه ی یکی از آخرین روزهای پاییز  ۹۴...


پسندیدن
نظر
AD Moloudzade
AD Moloudzade
 Telegram id: @moloudzade
1 سال قبل  قبل

[دوشنبه 11 آبان 1394_ رشت].

"امروز برای بار دوم جادویی ترین چشم های دنیا را دیدم، افسونش مرا غرق کرد، غرق در عجز و حیرت شدم...سودایم مبارک!"

[شنبه 22 شهریور 1402 خیابان 31 شهریور_تهران]


انگار هزار سال بود که در این خیابان قدم میزدم، صدای قدم های سست و لرزانم در خلوت خیابان طنین موسیقی بی رنگ و ناموزونی بود که تک تک سلول های مغزم را پر از حس غریبگی میکرد.
همین دیروز دفتر خاطرات دوران دبیرستانم را مرور میکردم، پر بود از نوشته هایی که سرشار از ابهام بودند، بخصوص آن چشم های افسونگری که مرا جادو کرده بودند.


دو سطر نوشته چقدر میتوانست تلخ باشد؟
باورش بیشتر از آنکه سخت باشد تلخ بود که حتی به یاد ندارم آن دو سطر را برای چه کسی نوشته ام!
تمام دفترم را زیرورو کردم که نشانی پیدا کنم، اما تنها چیزی که فهمیدم حس اطمینان از فراموش نکردنش بود.

قدم زدن و فکر کردن و در آخر بیشتر ترسیدن!
آدمی چقدر میتواند غریب باشد؟ فراموش کردن بزرگترین دغدغه های دیروز، به همین سادگی! چقدر ترسناک است انسان، چقدر از خودم میترسم، من محتمل ترین کسی هستم که میتوانم خودم را غرق کنم، غرق در نابودی!

. [همان روز، همان خیابان، ساعت 18:45 دقیقه]


خورشید در پسِ چهره ی غمگینش داشت غرق میشد، و در اوج ناامیدی بر قله ی کوه چنگ زده بود، انگار چیزی را جایی فراموش کرده بود که بردارد و با خودش ببرد!

داشتم آخرین قدم هایم را در آخرین قسمت خیابان میزدم، غرق در تماشای غروب و افکارم بودم، حس غریبگی داشت خفه ام میکرد، یکباره موبایلم زنگ خورد، حین جواب دادن چشمم به تیکه ای روزنامه باطله داخل جوی آب افتاد، یک مطلب پزشکی بود، با یک سر تیتر درشت:

. "کسانی که در شُرُف ابتلا یا مبتلا به آلزایمر هستند نمیتوانند یک ساعت با سه عقربه را درست نقاشی بکشند!"


چقدر دردناک بود این جمله، چه کسانی آلزایمر میگیرند؟ آیا واقعا نمیتوانند زمان سنج را نقاشی بکشند یا نمیخواهند زمانها را بیاد بیاورند؟
نمیدانم!


پسندیدن
نظر
AD Moloudzade
AD Moloudzade
 Telegram id: @moloudzade
2 سال قبل  قبل

دیدم که بر نداشت، کسی نعشم از زمین
خود نعش خود به شانه گرفتم، گریستم


پسندیدن
نظر
AD Moloudzade
AD Moloudzade
 Telegram id: @moloudzade
2 سال قبل  قبل

شکستنی ها شکست
دیگر احتیاط لازم نیست،
هرطور مایلید حمل کنید!


پسندیدن
نظر
AD Moloudzade
AD Moloudzade
 Telegram id: @moloudzade
2 سال قبل  قبل

من سنگ تیپا خورده ی رنجور نیستم
من تیپا خورده ترین رنج از یک سنگم


پسندیدن
نظر
نمایش پست های بیشتر

ثبت نیاز تحصیلی جدید