استعدادت رو بشناس، شغل مناسبش رو پیدا کن!

اینجا تست بده، با مشاغل مختلف آشنا شو و مسیر شغلیت رو بساز!

تست شخصیت و راهنمای مشاغل
golnoosh saba
مدیریت فرهنگی هنری دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی }
6 ماه قبل  قبل

سلطان "محمد خوارزمشاه" وزیری نیکو خصال به نام "حسن عمادالملک ساوه‌ای" داشت که از یک طرف غمخوار حال رعیت و از طرف دیگر علاقه‌مند به شعر و فرهنگ بود، درنتیجه دربار شاه محفل شاعران و نویسندگان مختلف بود.

باری روزی شاعری به نزد سلطان محمد آمد و قصیده‌ای در وصف سلطان خواند و شعر چون در نظر سلطان مقبول افتاد دستور داد، که هزار دینار به شاعر صله بدهند، اما حسن عمادالملک، وزیر ادب پرور این مقدار صله را کم دانسته و مبلغی دیگر برآن افزود. وقتی شاعر مبلغ اضافی را می‌بیند، از خزانه دار می‌پرسد :"چه کسی از ارکان دولت باعث این عطا شده است؟"گفتند :"سلطان وزیری دارد به نام حسن و او باعث افزایش مقدار صله شده است."

اما چرخ روزگار به مراد شاعر نگذشت و شاعر به تنگدستی و فلاکت می‌افتد در نتیجه از نو به امید لطف سلطان و وزیرش، قصیده‌ای در مدح سلطان می‌سراید، اما از بد روزگار حسن عمادالملک دارفانی را وداع گفته بود و وزیر جدیدی که بر مسند او تکیه زده بود، چندان اهل ادب نبود و حتی مبلغ صله‌ای را که سلطان وعده داد بود را کمتر می‌کند، از قضا نام کوچک وزیر جدید هم حسن بود در نتیجه شاعر پس از دریافت صله و دیدن رفتار متفاوت دو وزیر این شعر کنایه آمیز را می‌خواند :"زین حسن تا آن حسن صد گز رسن".