باز هنگامه اذان
و طنین نوای اسمانی
در کوچه پس کوچه های شهر
چه تکرار روح بخشی است
آوای مهر دوست
و تو
ای فرو رفته به خواب نوشین بامداد
نازنین محبوبت
به بالینت آمده
و تو را می خواند
چشم در راه تو دارد
بشکن قفس نفس خویش
برون آ
و رها شو از اسارت تن
همه تن سوی او شو
و به نام حضرت عشق
وضو ساز از چشمه نور
و اقامه کن
نماز نیاز به ناز یار
فارغ از همه شو
و اسوده خاطر
تنها دل به اوبسپار
سجده کن بر استانش
و بزن بر جبین
مُهر بندگی
#فاطمه_پیمان