تا تنور نوشتنم داغه خواستم بابت دید مسئولین کشورمون هم با یک مسائل که در واقعیت اتفاق افتاد بیان کنم!
چندی پیش وقتی آقای رئیسی برای دفعه دوم یزد اومدن ( و بازهم انگار نمیخواستن با عدم استقبال یا استقبال فحش دانشجو ها رو به رو بشن ، پس نیومدن دانشگاه ) معاون وزیرعلوم اومده بودن و پیامکی به مضمون « با معاون وزیر صحبت کنید رودرو !»
بنده رفتم و پاره کاغذی دادن که هرچی میخوای بنویس بعد هم برو صحبت کن بیانش کن!
نوشتم و رفتم جلو ایشون نشستم . که زحمت دادن و خط اول مشکل بنده رو خوندن و منبرشون بدون بسم الله آغاز شد.
گفتن چخبره مگه تهران !
مردم خیلی اشتباه کردن اومدن تهران . شلوغ شده آلودگی هست بخاطر جمعیت!
بله بله درسته که امکاناتش زیاده اما مردم باید! خودشون در شهر خودشون امکانات بسازن
ایشون در اواسط حرف هاشون گفتن من خودم از نطنزم و کااااش میشد برگردم ( هق و زار برای دل زارشون)
در آخر سر سری مشکلات منو خوندن و وقتی گفتم بذارید خودم صحبت کنم و بگم چی نوشتم گفتن نیاز نیست خوندمشون بفرمایید !

ببینید مسئولین هرکدومشون همینن یکی کمتر یکی بیشتر
یکی باید و نباید کنان
یکی عیبه درست میشه
یکی عه وا خدا مرگم بده ما می‌توانیم گویان

بطور کل حرف هستن همین.

---