پول بدون پشتوانه و پول کالایی پول کالایی جدا از ارزش نقدی خود، ارزش ذاتی هم دارد: شکل اولیه پول مثل سکههای طلا از این دست بودند. پول کالایی گران است، چون مواد خام ارزشمندی برای تولیدآن به کار میرود. در مقابل احتمال تقلب در آن زیاد است؛ ممکن است ضرابخانهها در فلز ارزشمند سکهها اختلاس کنند. میزان پول کالایی در گردش هم به موجود بودن آن کالا بستگی دارد؛ مثلا اگر ذخیره فلز تازهای پیدا شود، نقدینگی به جامعه سرازیر میشود. پول بدون پشتوانه شکل پیچیدهتری از پول است که از این مشکلات پرهیز میکند؛ اسکناس 100 دلاری و اعتبار الکترونیکی ربطی به یک کالای اساسی و زیربنایی ندارند. اینها پول هستند، چون جامعه توافق کرده است آنها پول باشند. اگر پول بدون پشتوانه از سوی یک دولت هوشمند کنترل شود، میتواند سیاست پولی را ممکن کند؛ منظور دستکاری نرخ سود و ذخیره نقدینگی به منظور مدیریت اقتصاد است. اما این ریسک هم وجود دارد که دولت ضعیفی میزان پول بیشتری چاپ کرده و باعث ایجاد تورم شود.
یک پزشک سودانی مقاله زیبایی نوشت تحت عنوانِ آیا من دزدم؟ او میگوید: زمان امتحانات پزشکی من در ایرلند بود و مبلغی که برای امتحانات میبایست پرداخت میکردم 309 پوند بود، درصورتی که خُرد نداشته و من مبلغ 310 پوند را پرداخت نمودم، امتحانات خود را دادم و بعد از گذشت زمان درحالیکه به کشورم سودان برگشته بودم... در آن هنگام نامهای دریافت نمودم که از ایرلند برایم ارسالشده بود. در آن نامه آمده بود که: «شما در پرداخت هزینههای امتحان اشتباه کردید و بهجای مبلغ 309 پوند، 310 پوند پرداخت کردید، و این چکی که به همراه این نامه برای شما ارسالشده به ارزش یک پوند هست... ما بیش از حق خودمان دریافت نمیکنیم» جالب اینجاست که ارزش آن پاکت نامه و نامهای که در آن تایپ شده بود خود بیش از مبلغ 1 پوند بود!!!
قدرت انتقاد و شهامت اصلاح 🔸 فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که دیگر شما استاد شدهای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم. شاگرد فکری به سرش رسید. یک نقاشی فوقالعاده کشید و آن را در میدان شهر قرار داد. مقداری رنگ و قلمی هم در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی میبینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد. استاد به او گفت: آیا میتوانی همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر به همراه رنگ و قلم قرار داد، ولی متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که: "اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید!" غروب برگشتند و دیدند که تابلو دست نخورده مانده است. استاد به شاگرد گفت: بیشتر انسانها قدرت انتقاد دارند ولی شهامت اصلاح نه...!
از امروز با توجه به تفاوت قیمتی خودرو در بورس کالا و سودهای یک روزه از پنجاه تا صد میلیون تومان توصیه بر تعطیل نمودن بنگاه های تولیدی و تجاری است با وجود چنین سود سهل الوصولی اساسا نه نیاز به شرکت داری است و نه نیاز به تولید و نه تجارت نه سروکله زدن با پرسنل شرکت دارد و نه سرو کله زدن با دارایی و بیمه و ... نه دردسر قیمت گذاری دارید و نه چالش مقابله به رقیب نه بازاریابی می خواهد و نه چیز دیگر پیش بینی خاصی هم لازم ندارد از این دست می خرید - از آن دست می فروشید رشد اقتصادی و این واژه های شیک هم مربوط به ما نیست از این بهتر چه می خواهید؟
اقتصاد_به_زبان_ساده مصرف وقتی یک پیراهن میخرید، موهایتان را کوتاه میکنید یا یک همبرگر میخورید، در حال مصرف بخشی از خروجیهای اقتصاد هستید. اقتصاددانها مصرف را در سطح فردی بررسی میکنند و میخواهند بدانند انتخاب افراد در مورد خریدهایشان چطور تحت تاثیر قیمت کالاها و میزان درآمد آنها قرار دارد. در سطح کلی اقتصاد، مصرف سهم زیادی در درآمد ملی کشور بازی میکند. توضیحهای مختلفی در مورد سطح مصرف ارائه شدهاست. "جان مینارد کینز" که اقتصاددانی انگلیسی بود، عقیده داشت وقتی افراد درآمد اضافه دریافت میکنند، بخشی از آن را مصرف و باقی را پسانداز میکنند. اگر درآمد آنها صفر باشد، باز هم مقدار کمی مصرف میکنند و برای این کار، از پسانداز یا قرض استفاده میکنند. نظریات دیگر میخواهند بدانند افراد چطور بین مصرف امروز یا آینده تصمیمگیری میکنند. وقتی مصرف کننده از رویکرد آیندهنگر استفاده میکند، درآمد بالای امروزش لزوما به معنای مصرف بالاتر نخواهد بود؛ اگر فرد اعتقاد داشته باشد که این افزایش موقتی است، ممکن است درآمد اضافه را برای روز مبادا پسانداز کند.
ثبت نیاز تحصیلی جدید