📖خواب زمستانی
📝معرفی کتاب
از یکجا باد میآید،از درز پنجرهها،از زیر در،از یک سوراخ نامرئی. زمستان آمده،به این زودی.
زمستانها با هم بودیم؛ من،هاشمی،انوری،عزیزی،احمدی،مهدوی و البته آقای حیدری.
چه زود گذشت. هفتاد و پنج سال، یا هفتاد و هفت یا بیشتر.نمیدانم،حساب روزها و سالها از دستم در رفته.دو سال کمتر ،دو سال بیشتر،چه فرقی میکند؟
پیری از کی شروع شد؟
از کی مرگ حضور خودش را تایید کرد؟
✍️نویسنده: #گلی ترقی
نظر